×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

تازه ها

تولدی دیگر (از فروغ فرخزاد)

تولدی دیگر (از فروغ فرخزاد) همه هستی من آیه تاریکی ست که تو را تکرار کنان به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد من در این آیه تو را آه کشیدم آه من در این آیه تو را به درخت و آب و آتش پیوند زدم زندگی شاید یک خیابان دراز است که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد زندگی شاید ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد زندگی شاید طفلیست که از مدرسه بر میگردد زندگی شاید افروختن سیگاری باشد در فاصله ی رخوتناک دو هم آغوشی یا عبور گیج رهگذری باشد که کلاه از سر بر می دارد و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید "صبح بخیر" در اتاقی که به اندازه ی یک تنهائیست دل من که به اندازه ی یک عشقست به بهانه های ساده ی خوشبختی خود مینگرد به زوال زیبای گل ها در گلدان به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای و به آواز قناری ها که به اندازه یک پنجره می خوانند آه سهم من اینست� (� این شعر زیبا ادامه دارد)
دوشنبه 18 بهمن 1389 - 11:58:57 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم